به وقت میانترم و پایانترم!!

ساخت وبلاگ

امکانات وب

درود و صد درود!

چه خوبه اینجا هس،که آدم هروقت لبریز لبریز از کلمات و واژه ها میشه بیاد اینجا و خودشو چیز کنه!!!!

خوشحالم،خیلی خوشحالم،از ته دلم خوشحالم،درسته ته ته تهش یاد گذشته دلمو چرکی میکنه ولی خب این خوشحالی گوش شیطون کر اینقد زیاده که به اون ته ته تهش غلبه میکنه و نمیذاره حرکتی از خودش نشون بده!

خوشحالم از اینکه خدا دوستم داره،صدامو میشنوه،گوش میده به حرفام و شادم میکنه از ته دل،خدایا شکرت که الان همونی ام که ۶سال پیش آرزوشو میکردم،این ینی برآورده شدن آرزوهات،این ینی همون عشق واقعی که تا تهش وایستی و از ته دلت خداروشکر کنی،اونقدی که الان پای همه ی خوبی و بدی های زندگی هستم و خواهم بود هیچ وقت نبودم و نخواهم بود!!!

اونقدی که الان زندگیمو دوس دارم هیچوقت نبوده!!خداشاهده تابسونی خیلی اتفاقا افتاد که تا مرز طلاق هم حتی رفتیم و برگشتیم،چون هردومون اونقد زندگیمون و دوس داشتیم که نخاستیم اتفاقای بدتری بیفته،به زبون خودمونی تر جدا بشیم،همش هم برمیگرده به گذشته ی من،که این بار هم خدا نخاس چیزی رو از آقای مجنون پنهون کنم،به زبون ساده تر گذشته ی من تاحدودی نه همش رو شد برای آقای مجنون،چجوری هم بماند!!دوس داشتم رو بشه ولی نه به اون صورت که هردومون کنج اتاقامون دپرس بشینیم و غصه بخوریم،خداروشکر خداروشکر باز هم خواست و حکمت خدا بود که این اتفاق بیفته،بازم خداروشکر که زود همه چی مثه روال عادیش شده و مجنون خان بیشتر از پیش لاوشو نشون میده و چیزی هم نمیگه بهمون ولی خب خودم به عینه حس میکنم زیر پوستی عمل میکنه که من بو نبرم!!

امروز یه حسی بهم میگف که چجوری تیپ زده فوری یه عکس براش فرستادم و گفتم: "نیگا شلوار ای رنگی تیشرت ای رنگی بش میاد نه تیشرت مشکی!!"کپ کرد یه لحظه!!همش میگف تو ازکجا میدونی من الان همین تیپ رو زدم و بیرونم!!حس شیشم بعضی وقتا چیکارا که نمیکنه،خیلی بهتر شده،خدا حفظش کنه برا خانومش!!امروز ظهر بهم زنگید که دارم برمیگردم شهرخودمون برا همون عروسی خاستم درجریان بذارمت که دارم از بندر میرم شهر خودمون!!!تعجب آور بود برام ولی نزدم تو ذوقش کلی دعاش کردم که سالم و سلامت برسه به مقصد!!الانم پی ام داد که دارم میرم باغ "فلانی" و من از این بابت خیلی خوشحالم که" فلانی" فوق العاده بچه مثبتی اس و قلیونی درکار نیس اونجا،البته به جون خانومش هم قسمش دادم که اگه یه وقت قلیونی بود کمتر بکشه که واسه آینده ی بچش ضرر داره!!!والا!!آدم باید از همین الان بفکر آینده اش باشه!!مجنون خان هم یه چشم گنده گفت و رفت!!

آغا از موضوع این پست دور نشیم.....

متون چرت نیس ولی چون من دوسش ندارم چرته!!متون همون زبان تخصصیه،همیجوریش تو ویروس و باکتری و سلول و غیره دارم گم میشم دیگه انگلیسیش هم افتاده به جونم،آغا شنبه میانترمشو دارم،لامصب ۴درس هم هس،استادو قبول نکرد که ۳تاش کنه،به ای استادو فحش نمیدم چون هم استانیه عزیییییزززززمان هس!کم کم دوران سخت و طاقت فرسای پانترما هم داره بوش میاد،فیکس دوهفته دیگه رسما وارد عملیات نهایی مبارزه میشیم و من یقیناً امید دارم که بهترین خواهم بود چون وبلاگم اسمش "کولاکــــــــــ " هس!

جدا از شوخی امید دارم به خودم که من میتونم و کولاک میکنم چه بخاد چه نخاد!خدا پشت و پناهم هس و از این بابت شک ندارم!

کولاک نوشت۱: خوشحالم که ۳۰ روز دیگه باز خونه ایم و در آغوش گرم همسر بسر میبریم!!!! ۳۰روز هم از آنچه که فکرش میکنیم بهمون نزدیکتره خداییش!!

کولاک نوشت۲: شما مثه من نباشید!اینکه کلیک کنید رو یه آهنگو دوساعت تمام پلی رو پلی تا عین مُنگلا نشدید دس برندارین!!دقیقا الان با "عاشقونه،حامدهمایون" عینه عسن این سندرمی ها شدم!!مغزم هنگیده و دس بردار نیستم هنوز!!...خدایی قشنگ میخونه،مخصوصا اونجاش که میگه "چه قشنگه،که بگیری دستمو و نگام کنی و،یهویی یواشکی صدام کنی و،نفسم بشی و من برات بمیرم،بپرم دوباره دستاتو بگیرم،بگم عاشق توام عزیزترینم!!" البته قبلش هم که میگه "یه خیابون،دوتا عاشق،یه هوای شاعرانه ی قشنگ و،نم بارون،بزنه شلق شلق رو گونه هامون،بپیچه تو گوش کوچه خنده هامون،برسه یه گوش آسمون صدامون....." دیوونه کننده اس تو این زمان برای من،یکی منو نجات بده توروخدا!!!

کولاک نوشت۳: بابا پاترولو رو فروخت!خیلی ناراحت شدیم همگی،نزدیک ۱۵  ۱۶ساله شایدم بیشتر باهاش خاطره داشتیم،کلی دور ایرانو باهاش گشتیم،حیف و صد حیف،ولی خب الان جاشو با چیزی دیگه پر کرده،بازم ولی ولی پاترول ۴در یه ابهت خاصی داشت برا خودش!!

کولاک نوشت۴: موافقی بعد از یه دشوری رفتن بشینیم سفت و محکم دور متون و دوتا  درسو بخونیم؟!بخوووووونیییییییم تا وقتی مجنون خان خودش بیاد و ملودی شب بخیر و برامون بنوازه!!

کولاک نوشت آخر: خدایا خودت فقط خودت حواست بهمون باشه و کمکمون کن!

الوعده وفا!!!...
ما را در سایت الوعده وفا!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koolaknevesht بازدید : 157 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 13:02